Friday, January 29, 2010

صد سال به اين سال‌ها

آرش فرزند ايران است. ايران همسري دارد كه به او خيانت مي‌كند و علي به دنيا مي‌آيد. علي مي‌شود فرزند خوانده‌ي ايران. علي بي‌سواد است. آرش او را تشويق به درس خواندن مي‌كند. آرش مي‌گويد برادر بي‌سواد نمي‌خواهد. آرش در جنگ مي‌ميرد. ايران ترجيح مي‌دهد علي بميرد حتي به قيمت مرگ خودش تمام شود اما علي بزرگ مي‌شود و به دانشگاه مي‌رود. علي براي ايران چيزي جز دردسر ندارد. علي چيزي نمي‌خواهد جز زندگي آرام و بي‌اضطراب دوران همسر ايران. در پايان ايران محترمانه علي را به خارج از كشور مي‌فرستد كه درس بخواند و بعد از آن به ايران برگردد.
سال 57، ماهي‌ها از آب بيرون افتاده‌اند و مشغول جان‌دادن هستند. كلوپ رز به آتش كشيده مي‌شود و حرف پ مي‌سوزد.
همسر ايران دوستي دارد به نام امين كه چندان امين نيست. انقلابي‌ است. پس از انقلاب به مقامات بالايي رسيده‌است. اقدامات انقلابي او باعث اصلي مرگ همسر ايران است. انقلابي از ايران مي‌خواهد او را ببخشد. همين فرد در پايان مي‌خواهد نگذارد علي ايران را تنها بگذارد. اما علي مي‌رود.


2 comments:

  1. be rasme refaghte ghadim o oon parse zadanhaye masire enghelab ta valiasr o belax o abjo (hamoon mao shaiir ) inja neveshtam ke bedooni mikhoonam age vaghti peyda beshe

    ReplyDelete
  2. شاکي فيلم سامان مقدم دست بردار نيست
    سخنان مرتضي شايسته پاسخ گرفت
    http://www.pernews.com/news_item.asp?content_ID=106587

    نامه ي سرگشاده به "سامان مقدم" و "مرتضي شايسته" در ارتباط با سرقت هنري فيلم "صد سال به اين سالها"

    ماجراي اعتراض به فيلم "صد سال به اين سالها" منتفي نشده است
    http://ilna.ir/newstext.aspx?ID=109109

    ReplyDelete