Friday, March 5, 2010

مي‌انديشم، پس هستم

آيا تفاوتي هست بين كساني كه براي دفاع از آزادي به جاي عقل و منطق به فتواي اين و آن استناد مي‌كنند با كساني كه براي از بين بردن آزادي به جاي عقل و منطق به فتواي اين و آن استناد مي‌كنند؟

4 comments:

  1. من حرفت رو قبول ندارم...
    این گفته از دید من این معنی را می دهد که هرچیزی را از نو بایستی شروع کرد در حالی که اندیشه ی پیشینیان ما قطعا می تواند در بسیاری از موارد به ما کمک کنند تا به قول مثل معروف این روزها تجربه رو تجربه نکنیم...
    ضمنا من توجه به اندیشه ای خاص را دلیلی برای عدم تفکر نمی دانم...

    ReplyDelete
  2. ولي من فكر نمي‌كنم "فتوا" نسبتي با "انديشه" داشته باشه ;)

    ReplyDelete
  3. عقل تجربه گره
    امکان به خطا رفتن اندیشه همیشه هست ..
    آزادی اول معنی کن .. آزادی در چه حیطه ای ؟
    انسان برای اجتماعی شدن ناچارن محدود می شه از یک سری از آزادی ها .. این یکی از شروط تمدن به حساب میاد که انسان و کنترل کنه
    فتوی اگر از روی عقل و خرد باشه .. چرا نباید ازش کمک گرفت ؟

    ReplyDelete
  4. قبول كردن يا نكردن فتوا به كساني ربط داره كه مي‌خوان از يك "فتوا دهنده" تقليد كنن. اينكه بخوان فتواي عقلاني يا غير عقلاني رو دنبال كنن به خودشون ربط داره. ولي درباره آزادي و قانون كه مفاهيمي حقوقي هستند فقط بايد به عقل بشري تكيه بشه و درست يا غلط بودنش رو عقل آدم در حال يا آينده تشخيص ميده و تصحيحش مي‌كنه يا نمي‌كنه. اما فتوا مبناش عقل نيست، وحي و سنت و كتاب مقدس و اين قبيل مسائله كه مسلما چون همه افراد جامعه به يك دين آيين معتقد نيستند نميتونه مبناي عمل قانوني كه قراره براي همه مردم اعمال بشه قرار بگيره.

    ReplyDelete