Thursday, December 30, 2010

دزدی، گدایی، غارتگری، جاکشی

در حقیقت شهر بدی شده‌است. شخص نمی‌تواند حفط مراتب خود را بنماید. هر نانجیب بی‌شرمی بر انسان مسلط است. سید، درویش، گدا، آخوند. از آن طرف تمام مردم شهر شغل و حرفه‌ ایشان منحصر به دو کار شده: یکی دزدی یکی گدایی. تمام کارهای مردم شکلی از این دو شغل شریف است. ثالثی هم اگر بخواهیم برای آن پیدا کنیم غارت‌گری. اگرچه آن هم نوعی از دزدی است. این اواخر جاکشی هم از مشاغل متداول معزز شده‌است.
یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی - ص169-170

Friday, December 17, 2010

در راستای حمایت از کپی‌رایت (قابل توجه طرفداران مانی رهنما و ایضأ فیلم‌های مستند)

1- قبلا نوشته بودم که به دنبال آهنگ اول آخر تیتراژ معما که مانی رهنما خونده بود می‌گردم. بالاخره از جایی که نمی‌دونم کجا بود وگرنه حتما لینکش رو می‌گذاشتم آهنگ تیتراژ پایانی سریال رو پیدا کردم. اگه کسی آهنگ ابتدای این سریال رو داره برام بفرسته لطفا. فعلا آهنگی که من اسمش رو گذاشتم “دشنه” رو بشنوید. آهنگساز: فردین خلعتبری – شاعر: شاهکار بینش پژوه

لینک دانلود

2- اگر به دنبال دانلود فیلم‌های مستند ( به قول خارجیا داکیومنتری) هستید، اگر در به در دنبال فیلم‌های مستند شبکه‌های بی‌بی‌سی، دیسکاوری و هیستوری هستید، اگر هرچه سایت‌های تورنت را زیر و رو می‌کنید چیز دندان‌گیری پیدا نمی‌کنید، نگران نباشید. چاره کار شما پیش ماست. با کلیک بر روی این لینک به دریایی از فیلم‌های مستند که تر و تازه آماده دانلود و مثل هلوی رسیده آماده چیده شدن هستند وارد می‌شوید. دانلود کنید و در این شب عزیز دزدکی را دعا کنید.

Wednesday, December 15, 2010

تزهایی برای مبارزه و چند نکته نه چندان کوچک

روزی نیست که همه ما، مایی که سودایی نداریم جز بالاکشیدن مملکت از منجلاب قرون وسطایی که به آن گرفتار است، به راه‌های پایین کشیدن پرچم جمهوری‌اسلامی و تدوین یک قانون‌اساسی امروزی نیاندیشیم و به همین دلیل است که همه ما، مایی که صلاح مملکت را در نیست و نابود شدن قوانین برآمده از جمهوری‌اسلامی و برپایی یک حکومت مردمی با قوانینی قابل تغییر می‌بینیم، هر روز و هر ساعت تا آنجا که در توانمان باشد تحولات سیاسی نیرو‌های مترقی مخالف جمهوری‌اسلامی را دنبال می‌کنیم و به دنبال نشانه‌هایی از اتحاد نیرو‌های مخالف هستیم تا به سهم خود آن را در محکم کردن پایه‌های ان اتحاد بکوشیم و برای لحظه‌ای به رویای ایرانی بدون قوانین‌ اسلامی فرو رویم.
تازه‌ترین نوشته‌ای که در این زمینه خواندم مقاله‌ای بود از حشمت‌الله طبرزدی با عنوان “تزهایی برای مبارزه”. نوشته‌های طبرزدی دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران و سخنگوی “اتحاد برای همبستگی و حقوق‌بشر در ایران” همیشه خواندنی و قابل تامل بوده و هست. ضمن موافقت با اصول کلی مطرح شده در این مقاله که به عقیده من تشکیل دولت سایه برای جلوگیری از هرج‌ومرج پس از فروپاشی نزدیک حکومت، بندهایی را در این مقاله می‌بینم که نه تنها راه را برای تشکیل دولت ملی دشوار می‌سازد بلکه آن را غیرممکن می‌کند و علاوه بر آن با وجدان و شرافت انسانی مغایرت دارد. مواردی که در ادامه مطرح می‌کنم از این دست موضوعات اند:

Monday, December 6, 2010

چترهایتان را بردارید

این روزها، یعنی دقیقا پس از اتنخاب قطر به عنوان میزبان جام‌جهانی 2022، بحثی بر سر چگونگی استفاده از نام خلیج‌فارس در این مسابقات در همه جا به گوش می‌رسد. این نگرانی به‌جا وجود دارد که در این مسابقات از عبارت خلیج عربی یا در بهترین حالت از کلمه خلیج به جای خلیج فارس استفاده شود. اما من نگران این موضوع نیستم.

مگر جز این است که هوس تغییر نام خلیج فارس از دیرباز در اعراب وجود داشته‌است؟ و مگر جز این بود که هر بار که به نحوی ایم مساله مطرح می‌شد با جواب دندان شکنی از سوی ایران مواجه می‌شد و به دلیل اقتدار ایران در منطقه و احترامی که جهانیان برای ایران و ایرانی قائل بودند این سودای خام چیزی نبود جز زمزمه‌ای محو و که حتی خود جاعلان نیز به آن باور نداشتند؟

آیا جز این نیست که سه دهه اخبر به دنبال ضعف و عدم حقانیت حکومت ایران در داخل و چهره‌ی شومی که این قوم از ایران و ایرانی به نمایش گذاشته‌اند دشمنان به خود جرات داده‌اند تا زمزمه‌های خود را آرام آرام به فریادی بلند تبدیل کنند؟ و مگر جز این است که با وجود یک حکومت ملی که با همسایگان از در دوستی درآید و قوانین بین‌المللی را به سخره نگیرد و نظم جهان را به هم نریزد بار دیگر می‌توان فریاد بدخواهان را در گلو خفه کرد؟ اگر چنین است پس نگرانی شما از چیست؟ تا سال 2022 دوازده سال باقی مانده است. مگر قرار است اینقدر بی‌عرضه و ندانم‌کار باشیم که تا 12 سال دیگر به این دیوان اجازه حکومت دهیم؟ واقعا گمان می‌کنید تا 12 سال دیگر نتوانیم شیشه عمر حکومت را بشکنیم؟ من چنین فکر نمی‌کنم و مانند روز برایم روشن است که در این مسابقات عبارتی به جز خلیج فارس نخواهیم نشید.

می‌گویند تنها آن کسی که هنگام حرکت برای خواندن نماز باران چتر به همراه می‌آورد به راهی که می‌رود و عملی که انجام می‌دهد ایمان دارد. چترهایتان را بردارید.