Sunday, June 26, 2011

در قانون اساسی (2)‏

فرمان مشروطیت
اگر دشمن را بشناسیم، اگر بدانیم دشمن کیست، اگر در تشخیص ذات دشمن، در تشخیص آنچه دشمن ما را تغذیه می‌کند و آن پشت پرده‌ای که دشمن بیرون پرده را راهبری میکند به بیراهه نرویم، راه شکستش را به سادگی خواهیم یافت. 
باعث شرایط امروز ایران هیچ فردی نیست. اصولا افراد در درجه‌ای از اهمیت نیستند که بتوانند چیزی را تغییر دهند. هیج فردی نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد. افراد تنها در چارچوب روش‌ها حرکت می‌کنند. روش‌ها هستند که خوب یا بد هستند. افراد تنها مجری روش‌هایند.
وقتی می‌خواهیم کاری را انجام دهیم بدون اختیار در ذهن خود الگوریتم انجام کار را رسم می‌کنیم و شروع به اجرای آن می‌کنیم. ما تنها مجری آن روشی هستیم که خودمان آن را طراحی کرده‌ایم. اگر پس از اجرای این روش موفق به رسیدن به هدف شویم یعنی هم روش درستی را انتخاب کرده‌ایم و هم در اجرای آن موفق بوده‌ایم. اگر موفق به رسیدن به هدف نشویم یعنی یا روش درستی را برای رسیدن به هرف در پیش نگرفته‌ایم و یا روش درست است و ما در اجرا مشکل داریم.  به عقیده‌ی من مشکل امروز ایران ناشی از افراد نیست. امروز در وضعیتی که نیاز به توضیح ندارد گرفتاریم به دلیل این است که راه درستی را برای اداره جامعه در پیش نگرفته‌ایم. تا این روش را با روشی درست جایگزین نکنیم، جابجایی افراد نمی‌تواند تاثیری در تغییر سرنوشت ما داشته باشد.
دولت تنها اجرا کننده‌ی قوانین است. قوانینی که توسط مجلس به تصویب رسیده است. به بیان دیگر، الگوریتم اجرای انجام کار را مجلس رسم می‌کند و دولت تنها مجری این روش است. دولت به راهی می‌رود که مجلس برای او تعیین کرده‌است. تغییر دولت تنها در صورتی می‌تواند وضع ملت و مملکت را بهتر کند که به درستی قوانینی که توسط مجلس به تصویب رسیده ایمان داشت باشیم. در غیر این صورت تغییر دولت تاثیری در بهبود اوضاع نخواهد داشت. اگر راه درستی را برای رسیدن به هدف انتخاب نکرده باشیم، چه با پای پیاده آن مسیر را بپیماییم و چه با جدیدترین اتوموبیل‌ها، راهی به مقصود نخواهیم یافت. 
حال باید دید که چگونه می‌توان به درستی یا نادرستی، سودمندی یا ناسودمندی قوانینی که توسط مجلس تصویب می‌شود را دانست. باید دانست که مجلس نیز خود از الگوریتم خاصی برای تصویب قوانین پیروی می‌کند برای رسیدن به هدفی. یعنی مجلس برقرار کننده آن الگوریتم بالادستی که تمام مرزهای رفتار دولت و کل حکومت را تعیین میکند نیست. مجلس به نوبه خود تنها روش‌هایی را برقرار می‌کند که با  آن روش کلی که همان قانون اساسی است منافاتی نداشته باشد و راهی باشد برای رسیدن به هدفی که در هر قانون‌اساسی مستتر است. قانون اساسی هم روشی است کلی برای اداره جامعه و هم هدف نهایی هر حکومت را نمایان می‌کند. بنابراین جابجا شدن نمایندگان مجلس، در صورتی که یک قانون اساسی راهگشا و ضامن حقوق تک‌تک افراد جامعه موجود نباشد همان داستان تعویض وسیله نقلیه در راهی نادرست است که ما را به بیراهه خواهد کشید. 
امروز این قانون‌اساسی است که باعث و بانی تمام مشکلات جامعه است. قانونی مو به مو اجرا شده و مسبب تمام ویرانی‌های میهن است. اگر خواهان پیشرفت و آزادی و برابری هستیم، راهی نداریم جز این که یک قانون‌اساسی ملی را جایگزین قانون‌اساسی فعلی که تنها ضامن حقوق عده‌ای از شهرواندان است، کنیم.
دشمن ما افراد نیستند. دشمن ما، سد راه پیشرفت ما هیچ فردی نیست، مطلقا هیچ فردی. تا آنجا که من می‌بینم در این کشور تمام مسوولان دقیقا بر مبنای قانون رفتار می‌کنند. نمی‌توان کسی را که قانون را اجرا می‌کند محاکمه کرد. تنها دشمن ما قانون‌اساسی جمهوری اسلامی -که هم بر جمهوری بودن و هم بر اسلامی بودنش تاکید دارم- است.